درست، چهار سال پیش در چنین روزهایی بود که دونالد ترامپ با ربودن گوی سبقت از هیلاری کلینتون (رقیب اصلی انتخاباتی)، کلید کاخ سفید را از دست دموکرات ها خارج کرد. در واقع ترامپ با وعده «آزادی»، «بهبود شرایط اقتصادی» و «آمریکا برای آمریکایی ها» پیروز انتخابات 2016 ایالات متحده آمریکا شد اما کسی تصور نمی کرد که این تاجر به ظاهر سیاستمدار چه بر سر اقتصاد آمریکا خواهد آورد!

وی که بارها برای جلب توجه و توجیه خطاهای دیپلماتیک خود عنوان کرده بود که «من سیاستمدار نیستم! و به همین خاطر مانند سیاستمداران پیشین آمریکا عمل نمی کنم» اینک و با گذشت چهار سال از ورود به کاخ سفید، نه کارنامه درخشانی در حوزه سیاست و روابط بین الملل و نه در بخش اقتصاد و معیشت عمومی این کشور دارد. موضوعی که ضربات سهمگین و غیر قابل جبرانی را بر پیکره نظام سلطه آمریکا وارد کرده است که پیشتر نظیر آن مشاهده نشده بود.
 

افول اقتصاد آمریکا در دوران ترامپ

ترامپ تلاش کرد تا بر اساس وعده های انتخاباتی خود دستاورد کاهش نرخ بیکاری در آمریکای دوران اوباما را به نام خود ثبت کند! اما انتشار و افشای آمار و ارقام مربوط به این حوزه، از سوی دموکرات ها نقشه ترامپ را نقش بر آب کرد. وی با انعقاد قراردادهای سنگین تجهیزات جنگی با عربستان سعودی و رژیم اسراییل بدهی این کشور را به 23 تریلیون دلار رسانده است و حالا راهی جز اعلام مانع تراشی کنگره در مسیر طرح ها و برنامه های ویژه اقتصادی خود ندارد.دونالد ترامپ پس از پیروزی در انتخابات 2016 سریعأ انواع تحریم ها و فشارهای همه جانبه گسترده ای را بر مبنای تفکرات واهی از اقدامات نظامی و فعالیت های هسته ای ایران در دستور کار خود قرار داد تا شاید بتواند به تزلزل در آوردن نظام ایران اسلامی را در کارنامه خود به عنوان یکی از بزرگ ترین افتخارات، ثبت نماید. در دسامبر سال 2017 دولت ترامپ ضرب العجلی برای کنگره ایالات متحده تعیین کرد تا در صورت عدم موافقت با تامین بودجه دولت فدرال، دولت تعطیل شود! ترامپ که کسری بودجه گسترده مواجه شده بود راهی جز این تهدید تاریخی نداشت و کنگره نیز برای جلوگیری از تنش های داخلی و عدم تعطیلی دولت، با 81 رای موافق در برابر 14 رای مخالف این طرح را تصویب کرد.

اما ترامپ باز هم مقصر اصلی عدم اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند اقتصادی خود را کنگره معرفی می کرد تا شانه از زیر بار این مسئولیت عظیم خالی و همچنان طرفداران خود را حفظ کند. وی با استفاده از رسانه های همسوی خود و قدرت آنها؛ تمام حقایق را وارونه نمایی کرد و دستور عدم انتشار و حذف هرگونه خبر مخرب در راستای عملکرد دولت خود را صادر کرد.

هزینه های خدمات سلامت و بیمه در 3 سال نخست ریاست جمهوری دونالد ترامپ، به بیش از 2 برابر رسید و بیمه سلامت 7 میلیون آمریکایی لغو شد، چرا که این مهم جایگاه خاصی در بودجه دولت ترامپ نداشت در حالی که یکی از مهمترین و اساسی ترین مطالبات مردمی ایالات متحده محسوب می شد.



 

خروج از توافقنامه های بین المللی

بسیاری از صاحب نظران و کارشناسان سیاست بین الملل در سراسر جهان، رییس جمهور کنونی ایالات متحده را رکوردار بدعهدی و پرچمدار نقض حقوق بین ­الملل معرفی کرده اند. ترامپ یکی از معدود سیاسیونی است که در مدت زمان کوتاهی با شعار «آمریکا برای آمریکایی ها» و «قدرت اول و آخر جهان، آمریکا» بسیاری از قراردادها، معاهدات و توافق نامه های بین المللی را نقض کرده است.

وی که اکثر معاهدات نقض شده را مغایر با منافع ملی آمریکا عنوان کرده است، در نخستین ماه های ریاست جمهوری خود از «پیمان تجاری اقیانوس آرام» TPP خارج و هزینه های گمرگی حاصل از تجارت در این منطقه را با نوسانات غیر قابل تصوری همراه کرد.

رییس جمهور آمریکا در اوایل سال 2017 از «پیمان مهاجرتی سازمان ملل» انصراف دارد. وی با این عمل به وعده انتخاباتی خود مبنی بر اخراج مهاجران و عدم تأمین نیازهای اولیه آنها بر اساس مفاد «پیمان مهاجرتی سازمان ملل»، جامه عمل پوشاند. این روند که برای نژادپرستان آمریکایی بسیار خوشایند بود با استقبال گسترده در داخل آمریکا مواجه شد اما کنگره دولت را محکوم به نقض قوانین بین المللی و خدشه دار شدن اعتبار جهانی آمریکا عنوان کرد.

ترامپ در چهارم اوت سال 2017 نیز اعلام کرد که از «پیمان اقلیمی پاریس» Accord de Paris خارج خواهد شد. این پیمان اقلیمی که در راستای جلوگیری از آلودگی آب و هوای جهانی، گرم شدن کره زمین و کاهش آلاینده های زیستی از 22 آوریل سال 2016 با امضای 195 کشور منعقد شده بود؛ با خروج آمریکا دچار شوک فراگیری در میان اعضای آن شد.

دونالد ترامپ در 8 می 2018 از توافق نامه هسته ای ایران و گروه 1+5 رسمأ خارج شد. این نقض قانون نیز یکی دیگر از وعده های انتخاباتی وی بود که با مخالف اتحادیه اروپا مواجه شد. ترامپ که پیشتر وعده داده بود که ایران را با اِعمال تحریم های گسترده و فشارهای اقتصادی به زانو در خواهد آورد، تصور می کرد با این عمل به هدف واهی خود نزدیک می شود. غافل از اینکه جمهوری اسلامی ایران با پایبندی به تمامی مفاد برجام، صلح آمیز بودن فعالیت های خود را به جهانیان اثبات و جایگاه بین المللی خود را ارتقا داد.

حائز اهمیت آن که پیمان شکنی های ترامپ، تنها به این چند مورد محدود نشد و وی از توافق نامه ها و تعهداتی همچون «پیمان آسمان باز»، «پیمان نفتا»، «شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد»، «آژانس امداد رسانی و کاریابی آوارگان فلسطین»، «سازمان یونسکو»، «پیمان منع موشک‌ های هسته ‌ای میان ‌برد» و «سازمان جهانی بهداشت» خارج و تهعدات امضا شده را به طور کامل نقض کرد.

بسیاری از صاحب نظران سیاسی در سراسر جهان، این قبیل اقدامات دونالد ترامپ را، عملی غیر حرفه ای در راستای تحقق به نمایش گذاشتن شخصیتی منحصر به فرد و خاص در دنیای سیاست عنوان کرده اند! که از اصول اولیه رفتار دیپلماتیک جهانی به دور است و تنها به بهانه شهرت طلبی صورت می پذیرد و هیچ توجیه دیگری برای آن متصور نیستند. این رفتار ترامپ بی تردید ضربات مهلکی بر اعتبار و استحکام پیکره نظام حاکم در آمریکا وارد خواهد کرد که جبران آن بعضأ غیر ممکن است.

سیاست های فاجعه بار ترامپ در برابر ایران

دونالد ترامپ پس از پیروزی در انتخابات 2016 سریعأ انواع تحریم ها و فشارهای همه جانبه گسترده ای را بر مبنای تفکرات واهی از اقدامات نظامی و فعالیت های هسته ای ایران در دستور کار خود قرار داد تا شاید بتواند به تزلزل در آوردن نظام ایران اسلامی را در کارنامه خود به عنوان یکی از بزرگ ترین افتخارات، ثبت نماید. غافل از این که جمهوری اسلامی از شرایط تحریم حداکثر استفاده را کرده و با برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت تمام توان خود را به کار گرفته است تا به استقلال در حوزه های مختلفی همجون تولید تجهیزات نظامی، خودکفایی اقتصادی و ... نائل آید.
 
در این راستا، کریس مورفی (سناتور سنای ایالات متحده آمریکا) بارها رفتار خصمانه و سیاست های ترامپ در برابر ایران را مورد نقد قرار داده است. وی معتقد است که سیاست تحریم و فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی ایران، یک خطای استراتژیک است که نتیجه عکس داشته و نه تنها از قدرت منطقه ای ایران نکاسته است، بلکه این کشور را در سراسر جهان به کشوری صلح طلب با قدرتی فزاینده معرفی کرده است و این روند آسیب به مراتب عمیق تری بر روابط بین الملل ایالات متحده و دیگر کشورها وارد خواهد کرد.

به بیان دیگر، دونالد ترامپ آنچه که روسای جمهوری پیشین ایالات متحده از واقعیات سیاست های آمریکا، سالیان متمادی با تلاش و برنامه ریزی گسترده، وعده های پوپولیستی و همچنین وارونه نمایی حقایق در انواع رسانه های دیداری و شنیداری سعی بر پنهان کردن داشتند را در طول چهار سال بر جهانیان آشکار ساخت و ماهیت اصلی جهانخوارانه ایالات متحده را هویدا کرد. مهمی که بی تردید با هیچ روش دیگری به این بی نقصی امکان پذیر نبود.

در واقع، ترامپ به جهانیان اثبات کرد که دولتمردان آمریکایی غیر قابل اعتماد، عهد شکن و جنگ طلب هستند اما متاسفانه هنوز هم با تمام آنچه که طی چهار سال اخیر از این کشور و سیاست های سلطه جویانه آن آشکار شده است؛ برخی احزاب داخلی همچون گروهی از اطلاح طلبان در تلاش هستند تا از ایالات متحده و سردمداران آن؛ چهره ای موجه و قابل اعتماد به نمایش بگذارند که تنها برگ برنده جمهوری اسلامی برای حضور در جوامع بین المللی و استمرار حیات سیاسی است!

این در حالی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی همواره بر بی اعتماد بودن به آمریکا (با حکمرانی هر حزب و جناحی) تاکید داشته و به احزاب مختلف داخل کشور تلنگر می زنند که به وعده های پوشالی ایالات متحده دل نبسته و بر توان و استقلال داخلی به دور از هر گونه وابستگی به شرق و غرب تمرکز داشته باشند.
 

آشکار سازی چهره واقعی ایالات متحده

از آنچه که اجمالأ از سیاست ها و رفتار دیپلماتیک و به دور از قوانین دنیای سیاست ترامپ گفته شد، چنین بر می آید که ترامپ اجماع جهانی را با مشکلات فراوانی مواجه ساخته و نه تنها به وجهه کشور خود آسیب رسانده، که با تهدید و ترغیب بسیاری دیگر از کشورها؛ نفاق و نزاع را گسترش داده است و این مهمی است که جمهوری اسلامی ایران طی چهار دهه گذشته بر آن تأکید داشت تا چهره واقعی ایالات متحده را که جز سلطه جویی، جنگ طلبی و غیر قابل اعتماد بودن نیست، بر جهانیان آشکار سازد.

وی با اشاعه تفکرات ترامپیسم در سراسر جهان، نظم نوین جهانی را با مخاطرات همه جانبه ای همراه ساخته است که تبعات آن حتی در سال های آینده نیز گریبانگیر ایالات متحده و همپیمانان آن خواهد بود. بی تردید آنچه که ترامپ به آن جامه عمل پوشاند، مشت آهنین ایالات متحده را از دستکش مخملی خارج کرد تا شاید جهانیان به خود آیند.